شنبه ۱۹ دی ۱۳۸۸ - ۰۵:۳۱
۰ نفر

الهام اناری: ابراهیم وحیدزاده ثابت‌قدم‌ترین کمدی‌ساز سینمای ایران است.

 کمدی در سال‌های اخیر مبدل به ژانر غالب سینمای ایران شده ولی در روزگاری که کمتر کسی فیلم طنز‌آمیز می‌ساخت وحید‌زاده می‌کوشید تا کمدی‌های سالم و مبتنی بر قواعد ژانر بسازد. این فیلمساز، سال65 «تحفه‌ها» را جلوی دوربین برد که همچنان بهترین فیلم او محسوب می‌شود.«مجسمه»، «عشق فیلم»، «معادله» و «شام عروسی» از دیگر ساخته‌های وحید‌زاده محسوب می‌شوند.

«تاکسی نارنجی»‌ تازه‌ترین فیلم او این‌‌روزها روی پرده است. در شرایطی که فیلم‌های کمدی در زمانی کوتاه ساخته شده و روی پرده می‌روند، «تاکسی نارنجی»‌ هم در مرحله تولید با دشواری‌هایی روبه‌رو شد و هم پروسه‌ای طولانی را تا اکران طی کرد.به‌ندرت پیش می‌آید که فیلمی کمدی در این فصل اکران شود. ‌«تاکسی نارنجی» ‌از تداوم کاری سازنده‌اش در ‌مسیری که به آن اعتقاد دارد حکایت می‌کند؛ کارگردانی که بیش از 2دهه است در این سینما فیلم می‌سازد و تمام ساخته‌هایش کمدی بوده‌اند ولی در روزگار سیطره آثار طنز‌آمیز، کمدی‌های متداول این‌روزها را نمی‌پسندد.

  • فیلمنامه تاکسی نارنجی چطور شکل گرفت؟ ظاهرا این فیلم را با الهام از زندگی نخستین راننده تاکسی زن در کیش ساختید؟

بله. اینکه یک زن تصمیم می‌گیرد یک حرفه مردانه داشته باشد و آن را پیگیری کند خودش کشمکش و تضاد ایجاد می‌کند. این تضاد طبیعتا می‌تواند با کمدی همراه باشد. اتفاقاتی که در ارتباط با راننده‌ها، راهنمایی و رانندگی و مسائل مربوط به مشکلات اقتصادی برای سیمین رخ می‌دهد همگی برگرفته از وقایعی بود که برای آن خانم ‌راننده رخ داده بود و در مقابل بخش‌های مربوط به ارتباط عاطفی و حسی سیمین با اطرافیانش مواردی بود که به داستان اضافه شد و به آن شاخ و برگ دادیم.

  • دستمایه قرار دادن مشکلات یک زن راننده که به همراه 2فرزند خود زندگی می‌کند و مشکلات زیادی از قبیل گرفتن حضانت فرزندان، مشکلات مالی و... دارد، به‌خودی خود موضوع تلخی است. چطور این ماجرا را دستمایه خوبی برای ساخت یک فیلم طنز دانستید؟

طبیعتا وقتی یک سناریو نوشته می‌شود، آن فیلمنامه با سلایق و جهان‌بینی و تجربیات گذشته آن شخص همسویی دارد. این داستان این علاقه‌مندی را در من ایجاد کرد تا از منظر طنز به آن نگاه کنم. مسئله یک زن تنها که سعی می‌کند رو در روی شهر بایستد و خودش را به اثبات برساند، یک کار دراماتیک است و ارزش نمایشی دارد و به خاطر نوع نگاه من که ژانر کمدی را ترجیح می‌دهم و اینکه قصه قرار است در واقعیت به رستگاری و امید راه پیدا کند من هم می‌خواستم همین پیام را به فیلم بدهم. به همین دلیل ژانر کمدی و پایان خوش را برای آن اعمال کردم.

  • شما در تاکسی نارنجی همچنان یک کمدی آبرومند همراه با فانتزی را به مخاطب ارائه می‌دهید. هیچ وقت نگران نیستید که فیلم‌های شما در مقابل هجمه کمدی‌های عوام‌پسند و بعضا سخیف، مورد توجه قرار نگیرد و مغلوب شود؟

من یک نوع فیلمسازی‌ را که به خیال خودم روش درستی است تجربه کردم و ادامه می‌دهم و فکر کردم این نوع کار مخاطب خودش را دارد و شیوه‌های دیگران را هم نمی‌پسندم. دیگران هم روش خودشان را دارند. من مسیری را که به خیال خودم درست  است در سینمای کمدی پیگیری می‌کنم و با خوب و بد و سلایق و نحوه عمل دیگران هم کاری ندارم.

  • تاکسی نارنجی از جمله فیلم‌هایی است که قهرمانان آن از قشر میانسال جامعه هستند. در شرایطی که اکثر فیلمسازان، جوان‌ها را محور داستان قرار می‌دهند به‌نظر می‌رسد شما با رفتن به سراغ قشر میانسال دست به ریسک زد‌ه‌اید.

مقوله جوانگرایی و قصه‌گویی در مورد جوانان همیشه مطرح بوده،  به این خاطر که جامعه ما جوان است و جوانان زیر35سال 70 در صد جامعه را تشکیل می‌دهند. پرداختن به آنها، قطعا مخاطب بیشتری را برای تماشای فیلم جذب می‌کند. اما این مسئله نباید باعث شود که ما به دیگران و از جمله میانسال‌ها نپردازیم. اگر فیلم خوبی ساخته شود صرف‌نظر از پرداختن به هر گروه سنی، مخاطب را از هر سن و سالی جذب می‌کند.

من تاکسی نارنجی را در چند سانس به همراه تماشاگران دیدم و متوجه شدم بچه‌ها خیلی از این فیلم استقبال می‌کنند. مسئله سن دیگر اینجا فاکتوری تعیین‌کننده نیست چون نوع پرداخت قصه و ماجراهایی که در آن می‌گذرد اگر قابل لمس باشد و تماشاگر بتواند آشنایی و خاطره‌ای از آن داشته باشد، آن را دوست خواهد داشت. در این فیلم من از 3 نسل بازیگر استفاده کردم چون قصه، ماجرای 3 نسل کودک، میانسال و مسن را روایت می‌کند و هر 3 این نسل‌ها یک علاقه‌مندی و شور زندگی و عشق به همنوع‌شان را تجربه می‌کنند. وقتی چنین ماجرایی پیگیری می‌شود، قصه قهرمان‌های بیشتری دارد تا زمانی که بر محور 2 قهرمان پی‌ریزی می‌شود.

  • شما در انتخاب بازیگران زن دست به کار جالبی زد‌ه‌اید. 2 بازیگر زن اصلی فیلم در نقش‌هایی بازی می‌کنند که از سن واقعی‌شان بسیار دور هستند. چرا بازیگران این نقش‌ها را از گروه‌های سنی خودشان انتخاب نکردید؟

بسته به نیاز فیلم به این کار دست زدیم. تعداد بازیگران سینمای ما محدود است؛ یعنی وقتی من به سیمین به‌عنوان قهرمان اصلی ماجرا فکر می‌کردم گزینه‌ای بهتر از آزیتا حاجیان از نظر توانایی بازیگری و علاقه‌مندی به کار نمی‌توانستم پیدا کنم و ناگزیر ایشان را چند سال جوان‌تر کردیم تا به واقعیت نزدیک شویم. ماهایا پطروسیان نیز چند ویژگی دارد؛ هم هنرپیشه قابلی است و هم ‌تنها هنرپیشه‌ای است که به زبان ارمنی تسلط دارد و چون قرار بود نقش یک مادربزرگ را بازی کند منجر به این شد که ما گریم پیر‌زن را برایشان در نظر بگیریم. شاید یک نکته جالب در فیلم کمدی برای تماشاگر همین باشد که هنرپیشه در قالب یک فیزیک متفاوت دیده شود که این امر به جذاب‌تر شدن شخصیت کمک می‌کند.

  • فیلم تاکسی نارنجی با وجود جذابیت‌هایی که در نیمه اول دارد در نیمه دوم کشش لازم برای همراه کردن تماشاگر را تا پایان داستان از دست می‌دهد. یک نکته دیگر اینکه موقعیت‌های طنزی که در فیلم ایجاد می‌شود در بسیاری از ‌موارد هیچ وابستگی به داستان فیلم ندارد و آن‌قدر مستقل  است که با حذف‌شان هیچ لطمه‌ای به فیلم نمی‌خورد.

ما یکسری اتفاقاتی داریم که اینها ظاهرا در پیشبرد قصه نقشی ندارند ولی این مسئله در شخصیت‌پردازی و شناخت بیشتر آن شخصیت مؤثر است و تماشاگر وقتی که قصه را می‌بیند وجوه مختلف آن شخصیت را درک می‌کند، امکان تخیل پیدا می‌کند و این اجازه را پیدا می‌کند که تجربیات خودش را وارد فیلم کند و با افزودن این تجربیات در بیان قصه و روایت مشارکت ‌کند و لذت بیشتری می‌برد، در مقایسه با زمانی که همه چیز از منطق دو دو تا چهارتا پیروی می‌کند و اجازه هیچ‌گونه تخیلی را به تماشاگر نمی‌دهد.

  • تجربه فیلمبرداری در جزیره کیش چطور بود؟

 ما به غیراز 2لوکیشن داخلی که به اجبار و به خاطر صدمه دیدن آزیتا حاجیان سر صحنه فیلمبرداری که منجر به پاره‌شدن تاندون پای ایشان شد، بقیه صحنه‌ها را در کیش فیلمبرداری کردیم. کار کردن در جزیره کیش با اینکه تجربه متفاوتی بود اما کار در تهران همیشه راحت‌تر است چون همه نوع امکاناتی قابل دسترس است ‌. یک نکته دیگر اینکه سفر به جزیره کیش برخلاف گذشته، دیگر ارزان نیست و کار در آنجا هزینه بالایی می‌برد. امکانات هم که اصلا وجود ندارد؛ یعنی تدارکات امکان فراهم کردن آنچه در تهران به سادگی
قابل دسترس‌ است  را نداشتند.

  • شما به‌عنوان کارگردانی که همیشه به ژانر کمدی وفادار بودید هیچ وقت وسوسه نشدید یک فیلم جدی بسازید؟

من قبل از ساخت فیلم بلند تعداد زیادی فیلم کوتاه ساخته بودم که همگی تراژدی بود و اغلب سیاه. یک روز دوستی گفت «در کارهای تو یک رگه‌های طنزی وجود دارد که بد نیست به آن بپردازی». من هم به این توصیه توجه کردم و ژانر کمدی را تجربه کردم و دیدم چقدر راحت‌تر می‌توانم حرف‌هایم را بزنم. گهگاه پیشنهادهایی برای ساخت فیلم در ژانرهای دیگر را دارم اما هر بار حس می‌کنم در ژانر کمدی تواناتر و آگاه‌ترم.

  • در سال‌های اخیر کمدی تبدیل به ژانر غالب سینمای ایران شده و موج ساخت فیلم‌های طنز‌آمیز به‌شدت رواج یافته. به‌عنوان فیلمسازی‌ که سابقه طولانی در این ژانر دارید، کمدی‌های این روزهای سینمای ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شما باید ماجرا را یک سویه نبینید و به‌دنبال این نگردید که فیلمساز کارش را درست انجام نمی‌دهد. این یک رابطه چندجانبه است؛ یک مسئله مخاطب است اگر تماشاگر از فیلم استقبال نکند دیگر فیلم‌هایی از این دست ساخته نمی‌شود ولی وقتی این گرایش وجود دارد طبیعتا گروهی به سمت و سوی ساخت آن فیلم‌ها می‌روند. این حاصل سلایق آدم‌هاست که البته دست پایین گرفته شده و به این سمت و سو کشیده شد. شما نمی‌توانید فارغ از جامعه خود زندگی کنید. وقتی تلویزیون برنامه‌های متفاوتی در مورد طنز دارد که نازل هم هستند شما این سهل گرفتن و نازل اندیشی و کمدی سطح پایین را در جامعه جا می‌اندازید و باور می‌کنید که کمدی یعنی همین و آن را تسری می‌دهید. ‌

کد خبر 99043

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز